محرم امسال هم مانند سال قبل با شرایطی متفاوت از راه رسید، شرایطی که نزدیک به دو سال است روزگارمان را و شاید حتی خودمان را دچار تحول ساخته و به واسطه کرونا شیوه جدیدی از زندگی کردن را به ما آموخته است. با این حال محرم امسال باز هم رنگ و بوی خاص خود […]
محرم امسال هم مانند سال قبل با شرایطی متفاوت از راه رسید، شرایطی که نزدیک به دو سال است روزگارمان را و شاید حتی خودمان را دچار تحول ساخته و به واسطه کرونا شیوه جدیدی از زندگی کردن را به ما آموخته است.
با این حال محرم امسال باز هم رنگ و بوی خاص خود را به همراه داشت. طوری که خدمت ها، عزاداری ها، همه و همه خالصانه تر انجام می شد. شاید در این مدت، دریافتیم زندگی واقعا دو روز است. دریافتیم زندگی را زندگی کنیم و در لحظه زندگی کنیم چرا که جهان پر است از اتفاقات غیر منتظره.
تاسوعایی معطر به شمیم امام رئوف(ع)
در این روزهای سخت و شرایط دشوار اما بودند کسانی که در حسرت عزاداری های حسینی سوختند و ساختند. بیمارانی که روی تخت بیمارستان سختی نفس کشیدنشان را دیده و شنیده ایم و کادر درمانی که تا پای جان در حال خدمت کردن هستند.
این دو گروه، دشوارترین ها را تحمل کرده و در غبار طاقت فرسای این روزها همچنان ایستاده اند. از طرفی دیگر هم هستند افرادی که دغدغه این ایستادگان در غبار را دارند. مردمی که شیوه نامه های بهداشتی را رعایت می کنند تا بلکه باری از دوش بردارند و خادمیارانی که برای خوب کردن حال دل و ایجاد تبسمی بر لبان این عزیزان بر می خیزند.
پرسنل زحمتکش مثل همیشه سرشان به کار گرم است و در حال خدمت رسانی به بیماران هستند که ما بین این همه خبر، خبری از راه می رسد شعف برانگیز و بویی مطبوع به مشام می رسد که زمینی نیست بلکه بهشتی است. قرار است تکه ای از بهشت خدا بر زمین میهمان بیمارستان حاجیه نرگس معرفی در بندرماهشهر شود.
همه از کادر درمان تا بیماران مبهوت به هم نگاه می کنند. ناگهان درها باز می شود و خادمیاران امام رضا (ع) میان طنین صلوات، وارد می شوند، یکی پس از دیگری. آن که جلوتر از بقیه می آید حامل پرچم امام رئوف(ع) است. شخصی به حرف می آید: «خادمیاران رضوی بندر ماهشهر در این ایام در روزهای سوگواری امام حسین (ع) و به پاس زحمات فراوانی که خالصانه و مجاهدانه توسط شما در حال صورت گرفتن است، اینجا هستند».
خادمین به رسم محبت و یادگار هدایایی را به همراه دارند. هدایایی از جنس عشق. برای تقدیر و تجلیل نزدیک می شوند و بسته ها را به دستان پر مهر پزشکان و پرستاران می سپارند. هنوز محتوای بسته ها رویت نشده است. خادمیاری از پرسنل می خواهد تا درون جعبه ها را ببینند.
همراه با باز شدن هدیه ها دستان کادر درمان لرزشی از سر شوق و چشمانشان نمی از دلتنگی به خود می گیرد. رسیدن تابلو فرش های متبرک حرم امام رضا(ع) در تاسوعا و عاشورای حسینی به دست دلدادگان حضرت، دل ها را به مشهدالرضا و کربلای حسین (ع) به پرواز درمی آورد.
خدمتی کوچک برای فداکاران بزرگ
هادی مقدم، دبیر کانون های خدمت رضوی بندرماهشهر درباره این اتفاق زیبا بیان می کند: تجلیل از کادر درمان کوچکترین خدمتی است که در برابر فداکاری و ایثارگری این قشر می توان انجام داد. این اقدام خادمیاران علاوه بر خوشحال کردن مدافعان سلامت در بیمارستان باعث شد وجود پرچم رضوی رنگ و بوی امام رضایی به بیمارستان ببخشد و موجب تقویت روحیه و روح معنوی بیماران و کادر درمان شود.
قلم قادر به وصف آن احساس ناب نیست. اما شاید برای درک بهتر همین کافی باشد که در این مراسم معنوی، زبان مدافعان سلامت و بیماران جز به دعای خیر و تشکر باز نشد و همه این ها را نشانه ای دانستند از جانب خدا و عنایت ویژه سیدالشهدا(ع) و امام مهربان که در ره عشق و در وصال یار زبان قادر به گفتن و قلم قادر به نوشتن نیست. بلکه این تنها قلب و روح جاودان است که پرده ها را کنار می زند و می رود تا خود او.
محرم امسال هم مانند سال قبل با شرایطی متفاوت از راه رسید، شرایطی که نزدیک به دو سال است روزگارمان را و شاید حتی خودمان را دچار تحول ساخته و به واسطه کرونا شیوه جدیدی از زندگی کردن را به ما آموخته است.
با این حال محرم امسال باز هم رنگ و بوی خاص خود را به همراه داشت. طوری که خدمت ها، عزاداری ها، همه و همه خالصانه تر انجام می شد. شاید در این مدت، دریافتیم زندگی واقعا دو روز است. دریافتیم زندگی را زندگی کنیم و در لحظه زندگی کنیم چرا که جهان پر است از اتفاقات غیر منتظره.
تاسوعایی معطر به شمیم امام رئوف(ع)
در این روزهای سخت و شرایط دشوار اما بودند کسانی که در حسرت عزاداری های حسینی سوختند و ساختند. بیمارانی که روی تخت بیمارستان سختی نفس کشیدنشان را دیده و شنیده ایم و کادر درمانی که تا پای جان در حال خدمت کردن هستند.
این دو گروه، دشوارترین ها را تحمل کرده و در غبار طاقت فرسای این روزها همچنان ایستاده اند. از طرفی دیگر هم هستند افرادی که دغدغه این ایستادگان در غبار را دارند. مردمی که شیوه نامه های بهداشتی را رعایت می کنند تا بلکه باری از دوش بردارند و خادمیارانی که برای خوب کردن حال دل و ایجاد تبسمی بر لبان این عزیزان بر می خیزند.
پرسنل زحمتکش مثل همیشه سرشان به کار گرم است و در حال خدمت رسانی به بیماران هستند که ما بین این همه خبر، خبری از راه می رسد شعف برانگیز و بویی مطبوع به مشام می رسد که زمینی نیست بلکه بهشتی است. قرار است تکه ای از بهشت خدا بر زمین میهمان بیمارستان حاجیه نرگس معرفی در بندرماهشهر شود.
همه از کادر درمان تا بیماران مبهوت به هم نگاه می کنند. ناگهان درها باز می شود و خادمیاران امام رضا (ع) میان طنین صلوات، وارد می شوند، یکی پس از دیگری. آن که جلوتر از بقیه می آید حامل پرچم امام رئوف(ع) است. شخصی به حرف می آید: «خادمیاران رضوی بندر ماهشهر در این ایام در روزهای سوگواری امام حسین (ع) و به پاس زحمات فراوانی که خالصانه و مجاهدانه توسط شما در حال صورت گرفتن است، اینجا هستند».
خادمین به رسم محبت و یادگار هدایایی را به همراه دارند. هدایایی از جنس عشق. برای تقدیر و تجلیل نزدیک می شوند و بسته ها را به دستان پر مهر پزشکان و پرستاران می سپارند. هنوز محتوای بسته ها رویت نشده است. خادمیاری از پرسنل می خواهد تا درون جعبه ها را ببینند.
همراه با باز شدن هدیه ها دستان کادر درمان لرزشی از سر شوق و چشمانشان نمی از دلتنگی به خود می گیرد. رسیدن تابلو فرش های متبرک حرم امام رضا(ع) در تاسوعا و عاشورای حسینی به دست دلدادگان حضرت، دل ها را به مشهدالرضا و کربلای حسین (ع) به پرواز درمی آورد.
خدمتی کوچک برای فداکاران بزرگ
هادی مقدم، دبیر کانون های خدمت رضوی بندرماهشهر درباره این اتفاق زیبا بیان می کند: تجلیل از کادر درمان کوچکترین خدمتی است که در برابر فداکاری و ایثارگری این قشر می توان انجام داد. این اقدام خادمیاران علاوه بر خوشحال کردن مدافعان سلامت در بیمارستان باعث شد وجود پرچم رضوی رنگ و بوی امام رضایی به بیمارستان ببخشد و موجب تقویت روحیه و روح معنوی بیماران و کادر درمان شود.
قلم قادر به وصف آن احساس ناب نیست. اما شاید برای درک بهتر همین کافی باشد که در این مراسم معنوی، زبان مدافعان سلامت و بیماران جز به دعای خیر و تشکر باز نشد و همه این ها را نشانه ای دانستند از جانب خدا و عنایت ویژه سیدالشهدا(ع) و امام مهربان که در ره عشق و در وصال یار زبان قادر به گفتن و قلم قادر به نوشتن نیست. بلکه این تنها قلب و روح جاودان است که پرده ها را کنار می زند و می رود تا خود او.